زبانحال حضرت علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای فُلك عاشقی ز چه پهـلو گرفته ای ای بحر عشق از چه به غم خو گرفته ای تاریك شد دو چشم علی بی طلوع تو چندی ست از عزیز دلت رو گرفته ای بهـر سـؤال نه، ز مدد یا علـی بگــو ای همسری كه دست به زانو گرفته ای ترسم بگیرد از من دل سوخته تو را زخمی كه از غلاف به بازو گرفته ای دیوار را رها كن و از دست من بگیر ای آن كه دست خویش به پهلو گرفته ای گرچه كبود گشته ولی باز كن به من آن چشم را كه در خَم ابرو گرفته ای آشفته است چون دل من موی زینبت زان دم كه شانه را ز سر او گرفته ای موی تومحرم است وعلی محرم تونیست؟ از چیست چهره در پس گیسو گرفته ای؟ |